رمان "هر دو در نهایت می‌میرند" (They Both Die at the End) نوشته‌ی آدام سیلورا (Adam Silvera) یک اثر در ژانر داستان‌های جوانان و علمی‌تخیلی است که برای اولین بار در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. این کتاب به سرعت محبوب شد و توانست توجه زیادی را در میان نوجوانان و جوانان جلب کند. داستان این رمان به بررسی مرگ، زندگی، دوستی و این که چگونه انسان‌ها در مواجهه با پایان زندگی می‌توانند تصمیمات مهمی بگیرند، می‌پردازد.
داستان:
در آینده‌ای نزدیک، یک سازمان به نام "آخرین تماس" (Death-Cast) به مردم اطلاع می‌دهد که آن‌ها تنها ۲۴ ساعت از عمرشان باقی مانده است. این اطلاع‌رسانی به افراد فرصتی می‌دهد تا با آگاهی از پایان زندگی خود، کارهایی که می‌خواهند انجام دهند را تجربه کنند.
داستان حول دو شخصیت اصلی می‌چرخد:
دانیل (Daniel): یک پسر ۱۷ ساله است که در زندگی‌اش مشکلات زیادی دارد، به‌ویژه با خانواده‌اش. او همیشه آرزو داشته که بتواند به چیزی که واقعاً می‌خواهد برسد، اما به دلیل مشکلات خانوادگی و روابط شخصی، همیشه احساس شکست کرده است.
مکس (Mateo): پسری ۱۸ ساله است که به طور کلی زندگی را به‌طور خیلی محتاطانه و در محدوده امنی سپری کرده است. او از ترس ناشی از مرگ و دنیای بیرونی به دور از دیگران زندگی کرده، اما با اطلاع از مرگ نزدیکش، تصمیم می‌گیرد که زندگی‌اش را به شکلی متفاوت تجربه کند.
این دو شخصیت با اطلاع از این که تنها ۲۴ ساعت از عمرشان باقی مانده، با هم آشنا می‌شوند و تصمیم می‌گیرند که این آخرین روز زندگی‌شان را با هم بگذرانند. آنها به‌طور مشترک تجربیات جدیدی را امتحان می‌کنند، به مکان‌های مختلف می‌روند، احساسات و آرزوهایشان را بیان می‌کنند و در نهایت از مرگ و زندگی درک عمیق‌تری پیدا می‌کنند.
تم‌ها و مفاهیم:
مرگ و زندگی: مهم‌ترین مفهوم این رمان این است که زندگی همیشه ارزشمند است، حتی اگر پایان آن نزدیک باشد. این کتاب تلاش می‌کند به خوانندگان یادآوری کند که باید هر لحظه را گرامی بدارند و از فرصت‌های خود استفاده کنند.
دوستی و ارتباطات انسانی: دانیل و مکس در طول داستان با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و این ارتباط به آن‌ها کمک می‌کند که درک عمیق‌تری از معنای واقعی زندگی پیدا کنند. آن‌ها از تجربه‌های یکدیگر بهره‌مند می‌شوند و به یکدیگر یاد می‌دهند که چگونه می‌توانند با وجود همه چیزهایی که دارند، از لحظات خود لذت ببرند.
تصمیمات و فرصت‌های از دست رفته: رمان به این نکته می‌پردازد که ما همیشه فرصتی برای تغییر دادن وضعیت خود نداریم و بعضی اوقات فرصت‌ها از دست می‌روند. اما حتی در روزهای آخر زندگی، انسان‌ها می‌توانند انتخاب‌های معناداری داشته باشند.
سبک نوشتاری:
آدام سیلورا در این کتاب از سبک نوشتاری ساده و روان استفاده کرده است که بیشتر به خوانندگان جوان می‌چسبد. داستان به صورت اول شخص از دیدگاه هر دو شخصیت اصلی روایت می‌شود و این ساختار به خوانندگان این امکان را می‌دهد که به‌طور عمیق‌تری با احساسات و افکار هر دو شخصیت آشنا شوند.
استقبال و تأثیر:
"هر دو در نهایت می‌میرند" با استقبال زیادی مواجه شد و مورد تحسین قرار گرفت. این کتاب به دلیل موضوعات فلسفی و احساسی‌اش، توانست به یکی از آثار پرفروش و محبوب در میان نوجوانان تبدیل شود. همچنین، رمان به علت تاکید بر پذیرش مرگ و لذت بردن از لحظات زندگی، به بسیاری از خوانندگان کمک کرده تا نسبت به زندگی و آینده خود دیدگاه متفاوتی پیدا کنند.
نقل قول‌های محبوب:
"چطور ممکنه که کسی در این دنیا بمیره بدون اینکه دنیا رو زندگی کرده باشه؟"
"زندگی کوتاهه. ما باید با تمام وجود زندگی کنیم."
این کتاب علاوه بر داستان جذاب و شخصیت‌های جذابش، پیام‌هایی از امید، عشق، دوستی و پذیرش مرگ دارد که به خوانندگان کمک می‌کند تا نگاه عمیق‌تری به زندگی داشته باشند.
اگر سوال خاصی دارید یا بخواهید بیشتر در مورد بخش‌هایی از کتاب صحبت کنیم، خوشحال می‌شوم کمک کنم!