میکلآنژ - استاد بیهمتای هنر و معماری
- Baset Orfani
- Mar 11
- 3 min read

میکلآنژ، یکی از بزرگترین هنرمندان تاریخ، در ششم مارس ۱۴۷۵ در شهر کاپرزه، در منطقه توسکانی ایتالیا به دنیا آمد. نام کامل او میکلآنژو دی لودوویکو بوناروتی سیمونی بود. او در خانوادهای از طبقه متوسط متولد شد و پدرش، لودوویکو بوناروتی، بهعنوان مأمور دولتی کار میکرد. مادرش زمانی که او کودک بود درگذشت، و همین موضوع باعث شد که دوران کودکیاش همراه با اندوه و سختی سپری شود. پدرش تمایل داشت که او وارد مشاغل دولتی شود، اما میکلآنژ از همان ابتدا علاقهی شدیدی به هنر داشت.
در سن سیزده سالگی، او نزد دومینیکو گیرلانداجو، یکی از معروفترین نقاشان فلورانس، شاگردی کرد. گیرلانداجو در ابتدا به او آموزش نقاشی دیواری داد، اما خیلی زود مشخص شد که استعداد اصلی میکلآنژ در مجسمهسازی است. او سپس تحت حمایت لورنزو د مدیچی، از قدرتمندترین خانوادههای فلورانس، قرار گرفت. این دوره برای او بسیار مهم بود، زیرا توانست در دربار مدیچی با مهمترین هنرمندان، شاعران، و فلاسفهی زمان خود آشنا شود و از تفکر و فرهنگ عصر رنسانس بهره ببرد.
یکی از نخستین شاهکارهای او، مجسمهی باخوس (الههی شراب در اسطورههای روم) بود که در اوایل جوانی خلق کرد. اما آنچه باعث شهرت واقعی او شد، مجسمهی پیتا (Pietà) بود، که در سن ۲۴ سالگی برای کلیسای سنپیترو در واتیکان ساخت. این اثر که مریم مقدس را در حالی که بدن مسیح را در آغوش دارد نشان میدهد، نمونهای از مهارت بینظیر میکلآنژ در تراشیدن سنگ مرمر و ایجاد احساسات انسانی در مجسمه بود.


در سال ۱۵۰۱، او به فلورانس بازگشت و یکی از معروفترین آثارش، مجسمهی داوود را خلق کرد. این مجسمهی ۵ متری، نمادی از زیبایی و قدرت انسانی در دوران رنسانس شد و میکلآنژ را بهعنوان بهترین مجسمهساز زمان خود تثبیت کرد. این اثر نشاندهندهی یک مرد جوان با بدنی متناسب و قدرتمند است که آمادهی نبرد با جالوت به نظر میرسد. از آن زمان، داوود به یکی از معروفترین مجسمههای تاریخ تبدیل شد.

در سال ۱۵۰۵، پاپ ژولیوس دوم از او خواست تا مقبرهی پاپ را بسازد. این پروژه قرار بود بزرگترین و باشکوهترین مقبرهی واتیکان باشد، اما به دلایل سیاسی و مالی چندین بار متوقف شد. در همین دوره، پاپ از میکلآنژ خواست که سقف کلیسای سیستین را نیز نقاشی کند. این پروژه برای او چالش بزرگی بود، زیرا بیشتر به مجسمهسازی علاقه داشت تا نقاشی. اما پس از چهار سال تلاش طاقتفرسا، شاهکار خیرهکنندهی خود را بر سقف کلیسا خلق کرد. این نقاشیها، که شامل داستانهایی از کتاب مقدس مانند آفرینش آدم بودند، یکی از برترین آثار تاریخ هنر محسوب میشوند. صحنهی معروفی که در آن خداوند دست خود را به سمت آدم دراز کرده، از معروفترین تصاویر جهان است.
پس از این موفقیت، میکلآنژ به رم رفت و برای پاپ لئوی دهم و سپس پاپ کلمنت هفتم کار کرد. در این دوره، او درگیر پروژههای متعددی شد، از جمله طراحی معماری و مجسمهسازی برای کلیسای مدیچی در فلورانس. او همچنین مسئول طراحی کتابخانه لورنزیانا شد که نمونهای برجسته از معماری رنسانس به شمار میرود.
در اواخر عمر، او بر روی طراحی کلیسای سنپیترو در واتیکان کار کرد. گنبد این کلیسا، که یکی از بزرگترین شاهکارهای معماری جهان محسوب میشود، تا حد زیادی توسط او طراحی شد، هرچند که ساخت کامل آن پس از مرگش به پایان رسید.
میکلآنژ تا آخرین روزهای زندگیاش کار کرد. در سالهای پایانی، آثاری مانند مجسمهی پیتای روندا و پیتای فلورانس را ساخت، که برخلاف پیتای جوانیاش، نشانی از تلخی و اندوه بیشتر داشتند.
او در ۱۸ فوریه ۱۵۶۴، در سن ۸۸ سالگی در رم درگذشت. پیکرش به خواست خودش به فلورانس منتقل شد و در کلیسای سانتا کروچه به خاک سپرده شد.
میکلآنژ هنرمندی بیرقیب بود که نهتنها در مجسمهسازی، بلکه در نقاشی، معماری و حتی شعر نیز استعداد فوقالعادهای داشت. او بهعنوان یک انسان سرکش، کمالگرا و سختکوش شناخته میشد که همواره به دنبال خلق آثاری بینقص بود. تأثیر او بر هنر جهان تا به امروز باقی مانده و نامش همچنان در کنار بزرگترین نوابغ تاریخ قرار دارد.
بنگاه انتشاراتی فراز
فراز، آیینهدار فرهنگ و هنر
برای ارسال مقالات و آثار علمی خود با هدف انتشار در نشریات فراز، خواهشمندیم با آدرسهای زیر تماس بگیرید.
با ما به تماس شوید:
امیدواریم که از خواندن این مطلب لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال میشویم نظرات و پشنهادات خود را در مورد مطلب فوق در بخش دیدگاهها با ما بهاشتراک بگذارید.
Comments