top of page
Untitled design-9.png

معرفی نمایشنامه دستهای آلوده اثر ژان پل سارتر


 کاوشی ژرف در جدال اخلاق از ژان پل سارتر

 

در میانه‌ی قرن بیستم، جایی که جهان پس از جنگ جهانی دوم در تب‌وتاب بازسازی و بازاندیشی فرو رفته بود، صدای نویسندگانی برخاست که پرسش‌هایی بنیادین درباره‌ی اختیار، آزادی، حقیقت و مسئولیت را در برابر انسان نهادند. در میان این صداها، ژان پل سارتر، فیلسوف اگزیستانسیالیست، نویسنده، و فعال سیاسی فرانسوی، جایگاهی برجسته دارد. او که در فلسفه با مفاهیمی چون آزادی، انتخاب، و «بودن برای خود» شهرت دارد، در ادبیات نیز با نمایشنامه‌هایی ژرف و پرتنش شناخته می‌شود. در این میان، نمایشنامه‌ی «دست‌های آلوده» (Les Mains Sales) یکی از سیاسی‌ترین و در عین حال پیچیده‌ترین آثار اوست؛ نمایشی که نه تنها در بستر تاریخی زمانه‌ی خود معنا می‌یابد، بلکه تا امروز نیز چون آینه‌ای، چالش‌های سیاست، اخلاق، و تعهد فردی را بازتاب می‌دهد.

 

نمایشنامه‌ی دست‌های آلوده در سال ۱۹۴۸ نوشته شد، درست در زمانی که جهان، به‌ویژه اروپا، با قطبی‌شدن جنگ سرد، بحران‌های ایدئولوژیک، و نزاع‌های حزبی درگیر بود. داستان آن در کشوری خیالی به نام «ایلیریا» اتفاق می‌افتد، اما این کشور، آشکارا تمثیلی‌ست از اروپای شرقی یا شاید فرانسه‌ای که در آستانه‌ی شکاف میان چپ‌ها و راست‌هاست. سارتر با انتخاب این بستر خیالی، موفق می‌شود واقعیتی عمیق‌تر را روایت کند—واقعیتی که در هر دوره‌ای می‌تواند رخ دهد: کشاکش میان تعهد سیاسی و صداقت اخلاقی.

 

نمایشنامه در دو برش زمانی جریان دارد: حال و گذشته. در ابتدای داستان، شخصیتی به نام هوگو بارین، مردی جوان، ایده‌آلیست و عضو حزب کمونیست، در زندان به‌سر می‌برد. او به جرم قتل یکی از رهبران حزب خود، هودر، بازداشت شده است. اما آنچه که در ادامه رخ می‌دهد، نه تنها بازگویی یک قتل، بلکه کالبدشکافی تمام‌عیارِ روابط قدرت، شک و تردید ایدئولوژیک، و شکست در تعهد است.

 

هوگو، مردی از طبقه‌ی بورژوا اما با گرایش‌های چپ‌گرایانه است. او به حزب پیوسته تا هویت سیاسی و شخصی خود را بازیابد. اما این عضویت، بیشتر از آنکه بر پایه‌ی شناختی عمیق باشد، حاصل عقده‌ها، جست‌وجوی معنا، و نیاز به اثبات خود است. وقتی که حزب، به دلایل سیاسی، تصمیم می‌گیرد که هوگو باید هودر را ترور کند، مسئله‌ای پیچیده پدید می‌آید: هودر، سیاست‌مداری عمل‌گراست که می‌کوشد با دشمن گفت‌وگو کند و در صدد ساختن ائتلاف‌های استراتژیک است، در حالی‌که دیگر اعضای حزب، او را به خیانت و سازش‌کاری متهم می‌کنند. هوگو نیز، در عین پیروی از فرمان حزب، در درون خویش درگیر تردید است: آیا هودر واقعاً خائن است؟ یا صرفاً فردی عاقل و آینده‌نگر که روش‌هایش متفاوت است؟

 

در این میان، سارتر عمداً مرزها را تار می‌کند. هیچ شخصیت مطلقاً خوب یا بد وجود ندارد. هودر، در عین هوشمندی، گاه دیکتاتورمآب است؛ هوگو، در عین صداقت، جاه‌طلب و ساده‌لوح. حتی جسیکا، همسر هوگو، که در این میان نماد عشق، میل و دوگانگی عاطفی‌ست، گاه به یکی، گاه به دیگری گرایش می‌یابد. در واقع، نمایشنامه به‌جای آنکه پاسخی دهد، پرسشی را پیش می‌کشد: آیا در دنیای سیاست می‌توان «دست‌های پاک» داشت؟ یا برای تحقق عدالت، باید آغشته به خشونت، خیانت، و سازش شد؟

 

عنوان نمایشنامه، خود بیانگر دوگانه‌ای تلخ است: «دست‌های آلوده» نه تنها اشاره به جرم و خیانت سیاسی دارد، بلکه به بحران اخلاقی انسان متعهد نیز اشاره می‌کند. سارتر، با نبوغ فلسفی‌اش، این نمایش را به صحنه‌ی آزمون اگزیستانسیالیسم بدل می‌سازد: آیا مسئولیت فردی برتر از فرمان حزبی است؟ آیا برای تغییر جهان باید از اخلاق عدول کرد؟ و اگر چنین کنیم، دیگر چه چیزی از انسانیت باقی می‌ماند؟

 

این اثر، در ساختار دراماتیک خود، شدیداً وابسته به گفتگوها، تضادهای کلامی، و کشمکش‌های ذهنی‌ست. برخلاف نمایش‌های کلاسیک که کنش فیزیکی در آن‌ها غالب است، «دست‌های آلوده» بیشتر در ذهن و زبان شخصیت‌ها شکل می‌گیرد. جدال‌های فکری میان هوگو و هودر، و میان هوگو و خودش، هسته‌ی اصلی روایت را تشکیل می‌دهند.

 

 

بنگاه انتشاراتی فراز

فراز، آیینه‌دار فرهنگ و هنر!

 

نشانی کتابخانه رایگان فراز: www.faraaaz.com/shop

نشانی کتابخانه صوتی فراز: www.faraaaz.com/bookstore

 

امیدواریم از خواندن این مطلب لذت و بهره کافی را برده باشد.

منتظر نظریات شما در بخش دیدگاه هستیم.

 

Comments

Rated 0 out of 5 stars.
No ratings yet

Add a rating

Partners

انتشارات برگ.png
Exile Music.png

© 2024 - 2025 by Faraaaz.com

  • Facebook
  • X
  • Instagram
bottom of page