"متنهایی برای هیچ"؛ سفری در تاریکی ذهن ساموئل بکت
- Baset Orfani
- Mar 29
- 3 min read

ژانر: اگزیستانسیالیستی
۸۴ صفحه
برای دریافت پی دی اف رایگلن روی لنک زیر کلیک کنید:
ساموئل بکت، نویسنده، نمایشنامهنویس و شاعر ایرلندی، یکی از چهرههای شاخص ادبیات مدرن و پستمدرن است که آثارش اغلب در فضایی از ناامیدی، پوچی و جستوجوی بیپایان برای معنا شکل میگیرند. او را بیشتر با نمایشنامهی مشهورش، در انتظار گودو، میشناسند، اما آثار کوتاهتر او، از جمله متنهایی برای هیچ (Texts for Nothing)، یکی از پیچیدهترین و در عین حال تأثیرگذارترین نمونههای سبک خاص او هستند.
متنهایی برای هیچ مجموعهای از قطعات کوتاه است که در دههی ۱۹۵۰ نوشته شد و بازتابی است از ذهنیتی که در مرز بین آگاهی و نیستی سرگردان است. این اثر، مانند بسیاری از نوشتههای بکت، از روایت سنتی و ساختار معمول فاصله میگیرد. هیچ شخصیت مشخصی وجود ندارد، هیچ پیرنگ روشنی که بتوان آن را دنبال کرد. آنچه باقی میماند، صدایی است که در خلا صحبت میکند—صدایی که از هیچ برمیخیزد و برای هیچ سخن میگوید.
بکت در این متنها، جهان را به حداقلترین شکل ممکن ارائه میدهد. همه چیز، حتی زبان، در حال فرسایش است. جملات نیمهتمام، تکرارها، گسستگیها و ابهامها، همگی بخشی از بازی او با زبان و فرم هستند. او نویسندهای است که از بیان مستقیم سر باز میزند، اما دقیقاً با همین شیوه، حقیقتی عمیق را آشکار میکند—حقیقتی که شاید چیزی جز سکوت و عدم نباشد.
در متنهایی برای هیچ، خواننده با تکگوییهایی مواجه میشود که گویی از اعماق ذهنی ویرانشده، خسته و بیپایان جاری میشوند. این صدا، صدایی است که به دنبال خودش میگردد، سعی میکند هستی خود را بفهمد، اما در نهایت در تاریکی ذهن و زبان گم میشود. بکت، همانطور که در آثار دیگرش هم دیدهایم، از بیمعنایی به عنوان یک عنصر اساسی در روایتهایش استفاده میکند. اما این بیمعنایی، نوعی فریب نیست؛ بلکه دقیقاً همان چیزی است که او میخواهد خواننده حس کند: سرگشتگی، شک، تردید و مواجهه با جهانی که در آن هیچ نقطهی اتکایی باقی نمانده است.
در این مجموعه، بکت مرز میان راوی و شخصیت را محو میکند. گاهی به نظر میرسد که گویندهی این جملات، خود نویسنده است که با خویش سخن میگوید، گاهی هم احساس میشود که او بازتابی از ذهن تمام انسانهایی است که در جستوجوی معنا، راه به هیچ کجا بردهاند. خواندن این متنها مانند عبور از هزارتویی است که هر مسیرش به دیواری ختم میشود. زبان، به جای اینکه وسیلهای برای روشن کردن مفاهیم باشد، خود به مانعی تبدیل میشود که فهم را دشوارتر میکند.
نثر بکت در این مجموعه، ترکیبی از سادگی و پیچیدگی است. جملات گاهی به کوتاهی یک زمزمهی گنگاند و گاهی چنان طولانی که خواننده را در میان واژهها سرگردان میکنند. اما در تمام این روند، او خواننده را درگیر میکند—و نه درگیر داستانی با آغاز، میانه و پایان مشخص، بلکه درگیر حالتی ذهنی که به تدریج به تجربهای زنده تبدیل میشود.
یکی از جنبههای مهم متنهایی برای هیچ، سکوت است. بکت نویسندهای است که با سکوت همانقدر بازی میکند که با کلمات. گویی زبان در اینجا چیزی جز تلاشی بیهوده برای پر کردن شکافهای عمیق بین انسان و جهان نیست. در نهایت، آنچه باقی میماند، هیچ است—نه به عنوان عدم، بلکه به عنوان یک واقعیت، یک حضور نامرئی که در سراسر متن جریان دارد.
این مجموعه را میتوان بهنوعی ادامهی منطقی مسیر فکری بکت در آثار دیگرش دانست؛ جایی که دیگر نه شخصیتهای آوارهای چون استراگون و ولادیمیر (در انتظار گودو) حضور دارند، نه حتی مونولوگهای نسبتا خطی مالون میمیرد یا نامناپذیر. در اینجا، چیزی که باقی میماند، صدای محض است—صدایی که میان حضور و عدم معلق است.
متنهایی برای هیچ یک خوانش آسان و دلپذیر نیست. این اثر را نمیتوان بهسادگی درک کرد یا از آن انتظار داستانی سنتی داشت. بلکه باید آن را تجربه کرد، باید اجازه داد که زبان بکت، ذهن را در خود فرو برد و خواننده را در فضای تاریک و خفقانآوری که او میسازد، سرگردان کند.
بکت نویسندهای است که میداند چطور با کمترین عناصر، بیشترین تأثیر را بگذارد. او نیازی به پیچیدگیهای روایی ندارد؛ بلکه با حذف هر آنچه غیرضروری است، به جوهرهی خالص تنهایی، بیمعنایی و گریزناپذیری مرگ میرسد. این چیزی است که در متنهایی برای هیچ هم مشهود است—اثری که همانقدر که از هیچ سخن میگوید، خود نیز چیزی جز بازتابی از هیچ نیست.
بنگاه انتشاراتی فراز
فراز، آیینهدار فرهنگ و هنر!
نشانی کتابخانه رایگان فراز: www.faraaaz.com/shop
نشانی کتابخانه صوتی فراز: www.faraaaz.com/bookstore
امیدواریم از خواندن این مطلب لذت و بهره کافی را برده باشد.
منتظر نظریات شما در بخش دیدگاه هستیم.
Comentarios