فلم « آنار کارنینا » ۲۰۱۲
- Baset Orfani
- 5 days ago
- 4 min read

ژانر: درام – عاشقانه
مدت زمان: ۲ ساعت و ۹ دقیقه ( ۱۲۹ )
جمله معروف: تمام خانوادههای خوشبخت به یکدیگر شبیهاند؛ اما هر خانوادهٔ بدبخت، به شیوهٔ خود بدبخت است
فلم «آنا کارنینا» محصول سال ۲۰۱۲ به کارگردانی جو رایت و با بازی درخشان کیرا نایتلی در نقش اصلی، یکی از جسورانهترین و متفاوتترین اقتباسهاییست که تاکنون از رمان سترگ لئو تولستوی، نویسندهٔ بزرگ روس، صورت گرفته است. این فلم، که در ژانر درام عاشقانه ساخته شده، نه تنها کوشیده است داستان کلاسیک عشق، خیانت، رنج، و سقوط را به تصویر بکشد، بلکه با زبان فرمی خویش، تماشاگر را به دل صحنهای تئاتری میبرد که در آن مرز میان واقعیت و نمایش، زندگی و نقش، دایم در حال تداخل است. در حالیکه رمان «آنا کارنینا» اثریست رئالیستی و عمیقاً متکی بر روانشناسی شخصیتها و تحلیلهای اجتماعی، فلم جو رایت این اثر را در قالبی بصری و نمادین بازخوانی کرده است که هم وفاداری خود را به روح اثر حفظ میکند و هم آن را به تجربهای نوین برای تماشاگر معاصر تبدیل میسازد.
کیرا نایتلی، در چهارمین همکاریاش با جو رایت، نقشی را بر دوش میکشد که یکی از پیچیدهترین و ظریفترین شخصیتهای ادبیات جهان است: زنی درگیر عشق و گناه، اسیر سنتهای خشک جامعهٔ اشرافی روسیه و در جستجوی چیزی که گویی فراتر از زمان و مکان است—عشق راستین، رهایی عاطفی و تحقق خویشتن. بازی نایتلی در این فلم، با ترکیبی از لطافت زنانه و نیروی ویرانگر شور، شخصیت آنا را در تمامی لایههایش—هم در شکوه و جذابیت، هم در درماندگی و زوال—به تصویر میکشد. همراه با او، آرون تیلور-جانسون در نقش کنت ورونسکی، دومین شخصیت مهم این تراژدی عاشقانه را ایفا میکند؛ مردی جوان، زیبا، اما سطحی و سرشار از شور لحظهای که ورودش به زندگی آنا، همچون آتشی زیر خاکستر، آغازگر تراژدیست. بازی متیو مکفادین در نقش استیوا، برادر آنا، نیز لایهای از طنز و خوشباشی به داستان میافزاید، در حالیکه جود لا، در نقش کارنین، شوهر وفادار اما سرد و عقلمحور آنا، تقابلی برجسته را میان قانون و احساس، وظیفه و شور، نشان میدهد.
آنچه فلم «آنا کارنینا» را از دیگر اقتباسها متمایز میسازد، نه فقط نحوهٔ روایت داستان یا انتخاب بازیگران، بلکه رویکرد فرمالیستی و زیباییشناختی آن است. جو رایت، بهجای بازسازی دنیای رئالیستی قرن نوزدهم روسیه، تصمیم میگیرد بخش عمدهٔ فلم را در درون یک سالن تئاتر قدیمی فیلمبرداری کند؛ صحنههایی که در آن دکورها تغییر میکنند، بازیگران از پشتصحنه به جلوی صحنه میآیند، و عناصر صحنهپردازی با تکنیکهای بصری بهشدت هنرمندانه، تبدیل به نمادهایی از جهان بسته، نظم تحمیلی، و نمایشبودگی جامعه میشوند. این انتخاب جسورانه، بیننده را به سطحی فراتر از روایت میبرد: ما نه فقط تماشاگر داستان یک زن هستیم، بلکه گویی شاهد نمایشنامهای هستیم که در آن تمام شخصیتها بازیگرانیاند که نقشهایی را ایفا میکنند که جامعه برایشان نوشته است.
موسیقی فیلم، ساختهٔ داریو ماریانلی، که پیش از این نیز در همکاری با جو رایت در «غرور و تعصب» و «تاوان» درخشیده بود، در اینجا نیز با شکوهی کلاسیک و شور عاطفی همراه است. او با استفاده از تمهای موسیقایی الهامگرفته از والسها و موسیقی قرن نوزدهم، حالوهوای عاطفی هر صحنه را تعمیق میبخشد. ترکیب موسیقی با طراحی لباس باشکوه، صحنهپردازی درخشان و نورپردازیهایی که بهطرز ظریفی بهکار گرفته شدهاند، تجربهای بصری و حسی از فاجعهٔ عاطفی آنا به تماشاگر منتقل میکند؛ فاجعهای که هم فردیست و هم بازتابی از نظام اجتماعی بسته و سختگیر آن دوران.
اقتباس جو رایت، با وجود آنکه از نظر فرم، وفاداری ظاهری خود را به رئالیسم کلاسیک از دست میدهد، اما جوهرهٔ اثر تولستوی را بهخوبی حفظ میکند: نقدی بر اخلاقیات نمایشی طبقهٔ اشراف، تضاد میان احساس و عقل، و تحلیل روانشناختی از زنانی که در چنبرهٔ نظام مردسالارانه، تلاش میکنند تا صدای خود را بیابند. فلم از این نظر، آنا را نه صرفاً یک زن خیانتکار، بلکه قربانی نظامی میداند که نه عشق واقعی را برمیتابد و نه حق انتخاب را برای زنان بهرسمیت میشناسد. انتخاب پایانی آنا، که در رمان نیز با توصیفهای سنگین روانشناختی همراه است، در فلم بهشکلی تئاتریک و تراژیک بازآفرینی میشود و تمام ساختار نمادین فلم را به نقطهٔ اوج میرساند: سقوط نه تنها یک زن، بلکه نمایشی از انسانهایی که اسیر نقشهاییاند که دیگر نمیخواهند بازی کنند.
در نهایت، فلم «آنا کارنینا» (۲۰۱۲) بیش از آنکه صرفاً یک اقتباس وفادارانه از رمانی کلاسیک باشد، تلاشی است هنرمندانه برای بازخوانی مدرن و بصری از داستانی که در هر عصر و نسل، چیزی برای گفتن دارد. این فلم، با جسارت فرمی، قدرت بازیگری، و عمق احساسیاش، نشان میدهد که چگونه یک اثر ادبی میتواند بار دیگر متولد شود—نه با تقلید ساده از متن، بلکه با بازآفرینی آن در قالبی نو. آنا کارنینای جو رایت، داستانیست دربارهٔ زنان، عشق، جامعه، و قضاوت؛ داستانی که در قالب نمایش، حقیقت را آشکار میسازد؛ حقیقتی که تماشاگر را هم دچار احساس میکند و هم به اندیشه وامیدارد. این فلم، نه فقط یک بازتاب از یک شاهکار ادبی، بلکه خود به شاهکاری بصری بدل شده است که تا مدتها در ذهن و دل مخاطب باقی میماند.
از ابراز محبت و نظرات خوب شما بسیار سپاسگزاریم!
حضور شما در صفحه ادبی (فراز) به ما انگیزه میدهد تا با اشتیاق بیشتری در مسیر رشد و حمایت از ادبیات گام برداریم.
برای حمایت مستمر از فعالیتهای ادبی فراز، خواهشمندیم صفحه ما را دنبال کنید و به وبسایت رسمیمان به آدرس www.faraaaz.com
مراجعه کنید تا از آخرین اخبار و خدمات بنگاه انتشاراتی فراز مطلع شوید.
با احترام
بنگاه انتشاراتی فراز
ایمیل: support@faraaz.no
وبسایت ما:
Comments