تمدن سومری ها
- Baset Orfani
- 2 days ago
- 4 min read

سومریها یکی از نخستین تمدنهای شناختهشدهی تاریخ بشر بهشمار میآیند که در جنوب میانرودان، در منطقهای که امروزه جنوب عراق را تشکیل میدهد، در حدود ۴۵۰۰ سال پیش از میلاد پایهگذاری شدند. این تمدن که در کنار رودهای دجله و فرات شکوفا شد، سهمی تعیینکننده در شکلگیری بنیادهای فرهنگی، دینی، اقتصادی و سیاسی خاورمیانهی باستان داشت و بسیاری از عناصر تمدنی که بعدها در بابل، آشور، و حتی ایران و یونان نیز دیده شد، ریشه در نهادهای فکری و مادی سومریان دارد.
نام «سومر» برگرفته از واژهای است که خود سومریان برای سرزمینشان بهکار نمیبردند؛ آنان سرزمین خود را «کیانگی» (ki-en-gi) بهمعنای «سرزمین اربابان متمدن» مینامیدند، اما بعدها این نام در زبانهای اکدی و بابلی به شکل «شومر» یا «سومر» درآمد. این قوم، با زبان ویژهای که از نظر ساختاری با هیچیک از زبانهای شناختهشدهی دیگر نسبت ندارد، نخستین تمدن شهری، نخستین نظام نوشتاری، نخستین قانونها، نخستین شعرها، نخستین مفاهیم ریاضی و حتی نخستین اسطورهها را پایهگذاری کردند.
یکی از برجستهترین دستاوردهای سومریها اختراع خط میخی است که در آغاز برای مقاصد حسابداری و ثبت معاملات اقتصادی بهکار میرفت و بهتدریج توسعه یافت تا به ابزار ثبت اسطورهها، شعرها، قوانین و حتی دعاهای مذهبی بدل گردد. کتیبههایی که از گِل رس بهصورت الواح برجای ماندهاند، امروز مهمترین منبع شناخت ما از زندهگی، باورها و نظام اجتماعی سومریها محسوب میشوند. بهویژه کتابهایی چون «افسانهی گیلگمش»، که یکی از کهنترین آثار ادبی جهان به شمار میرود، نشان از ژرفای اندیشهی هستیشناختی و اخلاقی آنان دارد.
سومریها در نهادسازی نیز پیشگام بودند. آنان شهرهایی مستقل بهوجود آوردند که هر یک از نظر ساختاری، اقتصادی، مذهبی و نظامی، مانند یک دولتشهر عمل میکرد. شهرهایی چون اور، اوروک، لاگاش، نیپور و کیش، هر یک دارای زیگوراتها، کاخها، دیوارهای محافظ، معابد و نهادهای اداری بودند. این دولتشهرها، معمولاً توسط فرمانروایی بهنام «لوگال» (پادشاه) یا «انسی» (فرماندار) اداره میشدند که نهتنها قدرت سیاسی، بلکه اقتدار دینی نیز در دست آنان متمرکز بود.
دین در زندهگی سومریها نقش بنیادی داشت. آنان به خدایان متعددی باور داشتند که هر یک بر بخشی از طبیعت، زندهگی، کشاورزی یا قدرت حاکم بودند. خدایانی چون انلیل، انکی، نانا (خدای ماه)، اینانا (الههی عشق و جنگ) و اوتو (خدای خورشید) در رأس نظام پانتئون قرار داشتند. سومریها بر این باور بودند که نظم کیهانی، قدرت شاه، و حتی موفقیت کشاورزی، همگی در گرو خشنودی خدایاناند و از اینرو، مراسم آیینی، نذر و قربانی، ساخت معابد و آیینهای دینی از جایگاه والایی برخوردار بود.
زیگوراتها، که معابد پلهپلهای بودند، نماد بارز معماری دینی سومریها بهشمار میآمدند. این بناها نهتنها مراکز عبادت، بلکه محور قدرت شهری و نشانهی رابطهی آسمان و زمین تلقی میشدند. معماری سومری، بهرغم محدودیت منابع طبیعی مانند سنگ، از نظر ساختاری خلاقانه و سازگار با اقلیم گرم و خشک بینالنهرین بود. استفاده از خشت خام، قوسهای ابتدایی، سیستم زهکشی و برنامهریزی شهری پیشرفته، نشان از سطح بالای مهندسی در این تمدن دارد.
از نظر اقتصادی، سومر تمدنی کشاورز بود که به کمک آبیاری مصنوعی، زمینهای حاصلخیز میانرودان را بارور میکرد. اقتصاد این جامعه بر پایهی مالکیت زمین، نیروی کار سازمانیافته، نظام سهمیهبندی، تجارت محلی و خارجی، و کنترل دقیق منابع پیش میرفت. سومریها با اقوام همسایه، از جمله ایلامیان، اقوام منطقهی آناتولی، و اقوام درهی سند، در تماس تجاری بودند. این تماسها نهتنها کالا، بلکه فرهنگ، فناوری و باورها را نیز منتقل میکرد.
نظام اجتماعی سومر مبتنی بر ساختاری طبقاتی بود. در رأس این هرم، شاه و اشراف قرار داشتند که کنترل زمینها، نیروی کار و قدرت نظامی را در دست داشتند. در سطح میانی، کاتبان، کاهنان، بازرگانان و صنعتگران جای میگرفتند و در پایینترین سطح، کشاورزان، کارگران، بردگان و اسیران جنگی بودند. با آنکه تفاوتهای اجتماعی وجود داشت، اما مدارکی موجود است که نشان میدهد برخی افراد از طبقات پایین نیز میتوانستند از طریق تحصیل، مهارت یا خدمت نظامی به سطوح بالاتر دست یابند.
از دیدگاه علمی، سومریها در بسیاری از زمینهها پیشرو بودند. آنان نظام عددی مبنای ۶۰ را بنیان نهادند که هنوز هم در تقسیمبندی زمان (۶۰ ثانیه، ۶۰ دقیقه) و زوایا (۳۶۰ درجه) باقیمانده است. جدولهای ریاضی، فرمولهای هندسی، محاسبهی مساحت زمین، تقویم قمری، و حتی پیشبینی خسوف و کسوف در برخی متون سومری ثبت شدهاند. در پزشکی، درمانهای گیاهی، تشخیص بیماری، و آیینهای شفابخش مذهبی بخشی از دانش آنان بود. در موسیقی، آلاتی چون چنگ و لیر بهکار میبردند و در هنر، نقشبرجستهها، مُهرهای استوانهای، مجسمههای آیینی و سفالگری ظریف رایج بود.
افول تمدن سومر تدریجی اما برگشتناپذیر بود. از سدهی سوم هزارهی پیش از میلاد، اقوام سامیزبان، بهویژه اکدیها، به رهبری سارگون اکدی، سلطهی خود را بر جنوب میانرودان گسترش دادند. اگرچه بسیاری از عناصر تمدنی سومری در تمدن اکدی و سپس بابلی جذب شد، اما زبان سومری رفتهرفته بهعنوان زبان زنده کنار گذاشته شد و تنها در متون مذهبی و رسمی باقی ماند. با ورود اقوام آموری، و سپس کاسیان و آشوریان، هویت سیاسی سومر بهطور کامل محو گردید، ولی تأثیر فرهنگی، دینی و ادبی آن تا سدهها پس از آن پابرجا ماند.
امروزه، تمدن سومر نهتنها بهدلیل پیشگامی در بنیانگذاری نهادهای مدنی و فرهنگی، بلکه بهسبب تأثیر پایدارش بر تاریخ انسانی، مورد ستایش و بررسی مداوم قرار دارد. میراث سومر در هنر، نوشتار، قانون، دین و دانش، همچون ریشههاییست که بسیاری از تمدنهای بعدی از آن سر برآوردهاند. اگر تاریخ را بهمثابه رودخانهای از فرهنگها، زبانها و اندیشهها بدانیم، سومر یکی از نخستین سرچشمههای این رود است؛ تمدنی که از دل گل و لای میانرودان برخاست، اما افکارش در پهنهی تاریخ بشریت جاری ماند.
با احترام
بنگاه انتشاراتی فراز
ایمیل: support@faraaz.no
Comments