فلم « بازی تقلید» The Imitation Game
- Baset Orfani
- 11 hours ago
- 4 min read

1. سال انتشار: 2014
2. ژانر: درام، زندگینامهای، تاریخی
3. مدت زمان: 113 دقیقه
فیلم «بازی تقلید» (The Imitation Game) یکی از ماندگارترین و اثرگذارترین فیلمهای دهه اخیر سینماست؛ اثری درخشان به کارگردانی مورتن تیلدام، با بازی بینظیر بندیکت کامبربچ در نقش آلن تورینگ – مردی که بیصدا و در سکوت، آیندهی جهان را تغییر داد. این فیلم، با بهرهگیری از روایتی درخشان، تصویری عمیق و انسانی از زندگی و ذهنیت یکی از اسرارآمیزترین و نابغهترین افراد قرن بیستم ترسیم میکند؛ دانشمندی که با ساخت ماشین رمزگشا، نه تنها رمز دستگاه شکستناپذیر «انیگما» را شکست، بلکه مسیر پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم را دگرگون ساخت – و در عین حال، خود قربانی تعصب، ناآگاهی و بیعدالتی شد.
فیلم از همان نخستین لحظات، حس رمز و راز را به جان تماشاگر میاندازد. فضایی سنگین، پر از سکوتهای معنادار، نگاههای سنگین و جملاتی که در عین سادگی، بار اندیشهای عمیق دارند. شخصیت آلن تورینگ، که با تمام نابغه بودنش، انسانی تنها، ناهماهنگ با محیط، خشک در رفتار، اما پر از عمق درونی و اضطرابهای پنهان است، به گونهای تصویر شده که تماشاگر همزمان هم با او همذاتپنداری میکند و هم حیرتزده از پیچیدگی روانیاش میشود. بندیکت کامبربچ چنان در پوست این نقش فرو رفته که هر حرکت چشم، هر لرزش صدا، و هر تپق ساده، نشان از تیزهوشی و زخمهای پنهانی او دارد.
فیلم در سه زمان مختلف روایت میشود: دوران کودکی تورینگ در مدرسه، زمان فعالیت او در مرکز رمزگشایی «بلچلی پارک» در جریان جنگ جهانی دوم، و دوران بازجویی و محاکمهاش در سالهای بعد. این ساختار غیرخطی، لایههایی به داستان میافزاید که عمق شخصیتپردازی را افزایش داده و تماشاگر را به کندوکاو در گذشتهی شخصیتها وا میدارد. یکی از نکات برجستهی فیلم، پرداختن به تضاد میان نبوغ و اجتماع است؛ تضادی که همواره در زندگی آلن تورینگ حضوری پررنگ دارد. او با تمام نبوغ علمیاش، قادر نیست خود را در قالبهای اجتماعی جا دهد، قادر نیست دوست باشد آنگونه که دیگران هستند، عاشق شود آنگونه که دیگران میخواهند، یا حتی زندگی کند آنگونه که جامعه انتظار دارد.
مسئلهی همجنسگرایی تورینگ، که در آن زمان جرم محسوب میشد، لایهی دیگری از تراژدی فیلم را میسازد. فیلم به شکلی حساس و انسانی به این بخش از زندگی او میپردازد؛ نه با شعار یا احساساتگرایی سطحی، بلکه با دقتی روانشناسانه و نگاهی همدلانه. وقتی جامعهای که وامدار دانش و هوش اوست، بهجای بزرگداشتش، او را به حاشیه میراند، تحقیر میکند و در نهایت از درون میفرساید، فیلم به طرز دردناکی بازتابی از بیعدالتی تاریخی میشود؛ بیعدالتیای که جان مردی را گرفت که شاید هزاران جان را نجات داده بود.
در کنار شخصیت اصلی، فیلم پر است از نقشآفرینیهای قوی. کیرا نایتلی در نقش جوآن کلارک، تنها زن در تیم رمزگشایان، تصویری از زنی مقاوم، باهوش و مهربان ارائه میدهد که حضورش وزنهای عاطفی و فکری در برابر خشکی و پیچیدگی درونی تورینگ است. رابطهی این دو، گرچه عاشقانه به معنای سنتی نیست، اما بر پایهی اعتماد و درک متقابل بنا شده و یکی از ستونهای احساسی فیلم به شمار میرود.
در بُعد تاریخی، فیلم با دقتی ستودنی به واقعیتها وفادار میماند و فضای جنگ جهانی دوم را، چه از نظر موقعیتهای نظامی و چه از نظر فضای اطلاعاتی و سیاسی، با وضوح به تصویر میکشد. اتاقهای تاریک بلچلی پارک، ماشین عظیم رمزگشا که تورینگ میسازد – که بعدها به عنوان یکی از نخستین کامپیوترهای جهان شناخته شد – و نبرد خاموشی که در پشت پردهی جنگ جهانی در جریان است، همگی به تماشاگر نشان میدهند که در سایهی بمبارانها و نبردهای سربازان، جنگی دیگر در جریان بود؛ جنگی در قلمرو اعداد، منطق و هوش.
موسیقی متن فیلم، که توسط الکساندر دسپلا ساخته شده، نقش بینهایت مهمی در فضاسازی ایفا میکند. قطعات پیانویی آرام و گاه اندوهگین، ضرباهنگ تنشها را تنظیم میکنند و همچون یک گفتوگوی درونی، حال و هوای روانی تورینگ را همراهی میکنند. موسیقی نهتنها پسزمینه نیست، بلکه یکی از زبانهای اصلی فیلم است.
«بازی تقلید» در نهایت فیلمی است دربارهی انسان؛ انسانی که با وجود تمام تفاوتها، رنجها، نابهنجاریها و زخمهایش، میتواند دنیا را تغییر دهد. فیلم با جملهای تمام میشود که همچون طنین ناقوسی در ذهن باقی میماند: «گاهی کسانی که هیچکس از آنها انتظار هیچچیز ندارد، کسانی هستند که کارهایی را انجام میدهند که هیچکس نمیتواند تصورش را بکند.» این جمله نه فقط جمعبندی فیلم است، بلکه یادبودی برای تمام آنانی است که در سکوت و تاریکی، تاریخ را شکل دادهاند؛ بیآنکه نامی از ایشان بر زبان آید.
تماشای «بازی تقلید» تجربهای است تلخ و شیرین؛ پر از تحسین برای نبوغ، پر از خشم برای بیعدالتی، و پر از اندوه برای آنچه که میتوانست باشد ولی هرگز نبود. فیلمی که پس از پایان، تماشاگر را وامیدارد تا به انسانیت بیندیشد، به نبوغ، به تفاوت، و به اینکه تاریخ چگونه میتواند بزرگترین قهرمانان خود را فراموش کند، اگر ما یادشان نکنیم.
از ابراز محبت و نظرات خوب شما بسیار سپاسگزاریم!
حضور شما در صفحه ادبی (فراز) به ما انگیزه میدهد تا با اشتیاق بیشتری در مسیر رشد و حمایت از ادبیات گام برداریم.
برای حمایت مستمر از فعالیتهای ادبی فراز، خواهشمندیم صفحه ما را دنبال کنید و به وبسایت رسمیمان به آدرس www.faraaaz.com
مراجعه کنید تا از آخرین اخبار و خدمات بنگاه انتشاراتی فراز مطلع شوید.
با احترام
بنگاه انتشاراتی فراز
ایمیل: support@faraaz.no
وبسایت ما:
Comments