top of page
Untitled design-9.png

زندگی نامهٔ گوته – نویسنده و متفکر


یوهان ولفگانگ فون گوته، یکی از برجسته‌ترین چهره‌های ادبیات جهان و از چهره‌های بزرگ فرهنگ و اندیشه‌ی آلمان، در تاریخ ۲۸ اوت ۱۷۴۹ در شهر فرانکفورت آم ماین در خانواده‌ای مرفه و فرهیخته چشم به جهان گشود. تولد او در عصری رقم خورد که اروپا در میانه‌ی دگرگونی‌های فکری، هنری و علمی قرار داشت، و همین شرایط تاریخی، همراه با تربیت خانوادگی آکنده از فرهنگ، هنر و زبان، زمینه‌ای فراهم آورد تا از همان کودکی در گوته نبوغی کم‌نظیر جوانه زند. پدر او، یوهان کاسپار گوته، مردی با تحصیلات حقوقی و علاقه‌مند به هنر، و مادرش، کاترینا الیزابت، زنی هوشمند و با ذوق بود که به‌ویژه در شکوفایی تخیل کودکانه‌ی گوته نقش بسزایی داشت.

 

گوته از کودکی به زبان‌های لاتین، یونانی، فرانسوی و ایتالیایی مسلط شد و به‌واسطه‌ی کتابخانه‌ی پدرش، با آثار بزرگ کلاسیک آشنا گردید. او از همان سال‌های نخست جوانی، استعداد خود را در نوشتن، ترسیم، و نمایش‌نامه‌نویسی بروز داد. اما مسیر رسمی زندگی او در آغاز، راهی متفاوت از ادبیات را نشان می‌داد. به خواست پدر، گوته در دانشگاه‌های لایپزیگ و سپس استراسبورگ به تحصیل در رشته‌ی حقوق پرداخت. با این حال، همان دوره‌ی دانشجویی تبدیل به فرصتی شد برای رشد ذوق ادبی او، به‌ویژه در مواجهه با اندیشه‌های نوین عصر روشنگری، زیبایی‌شناسی کلاسیک، و نیز فلسفه‌ی طبیعت که بعدها در آثارش بازتاب یافتند.

 

نقطه‌ی عطف نخست در زندگی ادبی گوته، نگارش و انتشار رمان رنج‌های ورتر جوان در سال ۱۷۷۴ بود. این اثر، که داستان عاشقانه‌ای اندوه‌بار و سوزناک را روایت می‌کرد، با سبک نگارش احساسی و ساختار نامه‌نگارانه‌اش، موجی عظیم در اروپا برانگیخت و نه‌تنها گوته را به شهرت رساند، بلکه الهام‌بخش جریان رمانتیسم در آلمان شد. ورتر به‌عنوان شخصیتی نمادین، تصویرگر انسان مدرنی بود که در کشمکش میان آرمان‌های درونی و ساختارهای خشک جامعه به ورطه‌ی نابودی می‌افتد. تاثیر این رمان چنان بود که حتی گزارش‌هایی از خودکشی جوانان به تقلید از قهرمان آن در سطح اروپا منتشر شد. گوته در نتیجه‌ی این موفقیت ناگهانی، نه‌تنها در محافل ادبی، بلکه در دربارها و محافل روشنفکری نیز مطرح شد.

 

در سال ۱۷۷۵، به دعوت دوک کارل آگوست، گوته به دربار وایمار دعوت شد و تا پایان عمرش، با وقفه‌هایی، در آن‌جا زیست. دوران اقامت در وایمار برای گوته فرصتی پدید آورد تا علاوه بر فعالیت ادبی، در عرصه‌های علمی، اداری، و حتی نظامی نیز نقش ایفا کند. او در مناصب مختلفی چون مشاور دربار، مدیر تئاتر و ناظر معادن فعالیت داشت. در همین دوران بود که با فریدریش شیلر، دیگر نابغه‌ی ادبیات آلمان، آشنا شد. دوستی عمیق، پرثمر و تأثیرگذاری میان این دو شکل گرفت که به دوران طلایی ادبیات کلاسیک آلمان انجامید.

 

گوته در کنار نویسندگی، به شدت مجذوب علوم طبیعی بود. او در حوزه‌هایی چون گیاه‌شناسی، زمین‌شناسی، اپتیک و رنگ‌شناسی مطالعاتی عمیق انجام داد و حتی نظریه‌ای در مورد رنگ‌ها ارائه داد که با نظریه‌ی نیوتن در تضاد بود. هرچند این نظریه در دوران معاصر نپذیرفته شد، اما نشان از وسعت ذهنی گوته و تمایل او به فهم چندجانبه‌ی جهان داشت.

 

در عرصه‌ی شعر، گوته آثار گوناگونی خلق کرد که دامنه‌ای وسیع از موضوعات، سبک‌ها و حالات را در بر می‌گیرند. اشعار عاشقانه‌، فلسفی‌، حماسی‌ و طبیعت‌گرایانه‌ی او همچنان از زیباترین جلوه‌های شعر آلمانی به شمار می‌روند. یکی از والاترین شاهکارهای او، مجموعه‌ی شعری دیوان غربی-شرقی است که از مواجهه‌اش با ادبیات فارسی، به‌ویژه اشعار حافظ شیرازی، الهام گرفته شده و در آن، گفت‌وگویی فرهنگی میان شرق و غرب شکل یافته است. گوته، در این اثر، نه‌تنها احترامی عمیق به فرهنگ و ادب اسلامی-ایرانی نشان می‌دهد، بلکه با استفاده از قالب‌های شعری شرقی، افق‌هایی نو در تجربه‌ی شاعرانه‌ی خود می‌گشاید.

 

اما بی‌تردید مهم‌ترین و عظیم‌ترین اثر گوته، فاوست است؛ اثری که به‌عنوان اوج ادبیات دراماتیک آلمان شناخته می‌شود و گوته بیش از شصت سال از زندگی خود را صرف نگارش آن کرد. فاوست داستان مردی است که در عطش دانایی مطلق و لذت بی‌کران، روح خود را به شیطان می‌فروشد. این داستان، ریشه‌گرفته از افسانه‌های کهن آلمانی، در دستان گوته به اثری فلسفی، عرفانی و هنری بدل شده که جهان را از منظر مبارزه‌ی روح انسان با تاریکی، وسوسه، ناکامی و تعالی ترسیم می‌کند. فاوست، آینه‌ی روح مدرن و جست‌وجوی بی‌پایان او برای معنا، شناخت و رستگاری است.

 

گوته در تمام عمر، مردی چندوجهی باقی ماند: شاعر، نویسنده، نمایش‌نامه‌نویس، فیلسوف، دانشمند، دولتمرد و حتی نقاش. او همواره میان جهان محسوس و عالم اندیشه در رفت‌وآمد بود و آثارش نیز ترکیبی است از مشاهده‌ی دقیق جهان طبیعی و ژرف‌اندیشی درباره‌ی ذات انسان. زندگی شخصی‌اش نیز پر از روابط عاشقانه، الهامات احساسی و لحظاتی عمیق از تنهایی و مراقبه بود. عشق‌هایی چون شارلوت فون اشتاین و بعدها کریستینه فولپیوس – که سرانجام همسر او شد – در شکل‌گیری عواطف و نوشته‌هایش نقشی اساسی داشتند.

 

گوته در سال‌های پایانی عمر، به‌عنوان بزرگ‌ترین نویسنده‌ی آلمان شناخته شده بود و مورد احترام گسترده‌ی محافل ادبی اروپا قرار داشت. او همچنان می‌نوشت، می‌اندیشید و می‌آموخت. در ۲۲ مارس ۱۸۳۲ در سن ۸۲ سالگی در وایمار، همان‌جا که بیشتر عمر پربارش را گذرانده بود، درگذشت. واپسين سخنان او، که در حافظه‌ی تاریخی آلمان ثبت شده، چنین بود: "Mehr Licht!" – «نور بیشتر!»

 

میراث گوته، فراتر از مرزهای جغرافیایی و زبانی، همچنان زنده و پرشکوه است. او نه‌فقط بنیان‌گذار ادبیات مدرن آلمان، بلکه پلی است میان علم و هنر، شرق و غرب، خرد و احساس، و فرد و جامعه. او انسانی تمام‌عیار بود که تمام هستی را در چشم‌انداز زبان، اندیشه و روح خود جای داده بود؛ چنان‌که در هر سطر از آثارش، بازتابی از عظمت روح انسانی دیده می‌شود، و نام او، تا امروز، همچون نماد فرهنگ، شکوفایی ذهن، و تسلط بر زبان، در ادبیات جهان می‌درخشد.

 

 

 

 
 
 

コメント

5つ星のうち0と評価されています。
まだ評価がありません

評価を追加

Partners

انتشارات برگ.png
Exile Music.png

© 2024  توسط فراز

  • Facebook
  • X
  • Instagram
bottom of page